آنکه دانست زبان بست
آنکه میگفت ندانست
چه غم آلوده شبی بود وان مسافر که در ان ظلمت خاموش گذشت
وبر انگیخت سگان را به صدای سم اسبش بر سنگ
که یک دم به خیالش گذرد که می آید شب را
گویی همه رویای تبی بود چه غم آلوده شبی بود!
سلام امیدوارم حال همه دوستام خوب باشه روز های منم شکر خدا خیلی خوبه روحیه ام خیلی یهتره حس طروات و زندگی جدید داره
بهم چشمک میزنه، خدا رو شکر بلاخره روز های خوب رسیدند تغییر آنچنانی اتفاق نیافتاده فقط بی اهمیت بودن دیروز خیلی خود
نمایی می کنه دارم اطرافیانم رومی بینم و بهشون اهمیت میدم و از اینکه با اونها هم باشم لذت میبرم طرف هم بدجور به کوشش افتاده
و میخواد گذشته ها رو جبران کنه اما باورم نمی شد وقتی که صاف تو چشمش نگاه کردم و گفتم دیگه برام فرقی نداره !!!!
همین خوبه که با اینکه چشاتو روی من بستی
تو چندتا خاطره با من هنوزم مشترک هستی
واسه من کافیه اینکه تو از من خاطره داری
به یادشون که میفتی واسه من وقت می ذاری
همین خوبه که با اینکه سراغ از من نمی گیری
ولی تا حرف من می شه یه لحظه تو خودت می ری