روزانه های یک بیمار اختلال جنسی

تکلیف روشن است نمیدانم کیستم !!!

روزانه های یک بیمار اختلال جنسی

تکلیف روشن است نمیدانم کیستم !!!

یادداشت شماره 24

زندگی میگذرد وقت رفتن که رسد کوله بار عشقم بر زمین می نهم و بار سفر می بندم و آن زمان عشق به بی چیزی این دار فنا


می خندد !!!!


هر بار که یه پیام یا نظر می بینم خیلی خوشحال میشم و احساس می کنم تو این دنیایی که مثل گرگ خون دیده شده تنها نیستم 


نظرات 1 + ارسال نظر
علیرضا چهارشنبه 18 تیر 1393 ساعت 21:59

نه میتونیم برگردیم نه رد شیم از تو این بن بست.منم میدونم این احساس نباید باشه اما هست....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.